نمی دانم طلوع صبح بود یا غروب شب . .
شب همچو مِهی نازک و رو به سقوط از روی بام خانه در حال کم شدن بود ، آسمان
هم از پشت پرده ی شب نیم نگاهی بر من داشت .
لحظه ای جاوید ، لحظه ای برای نوشتن . .
چهره ی رنگ باخته ی شب و نگاه امیدوار آسمان درآمیخته شده بود با من ، چیزی
نمانده بود دلم را ببرد ، به همان نقطه ی دور در ذهنم ، جایی که تو زنده ای
بقیه در ادامه ی مطلب...
بـه چـشـمـهـایـت بگــو نـگـاهـم نـڪـنـنـد
بـگـو وقـتـي خـیـره ات مـي شـوم
سرشـان بـه ڪـار خـودشـان بـاشـد
نـه ڪـه فـڪـر ڪـنـي خـجـالـت مـي ڪـشـم ... نـه !
حـواسـم نـیـسـت
دوباره عـاشـقـت مـی شـوم !
هر روز برایت رویایی باشد
در دست نه دوردست
عشقى باشد در دل نه در سر
ودلیلی باشد برای زندگی نه روزمره گی
من باراني‌ام !
تو بيا و رنگين‌كماني از اميد توي چشمام بساز
هر چند اين اميد واهي زودگذر باشد .
من خسته‌ام !
تو شيشه‌اي‌ترين شب را برايم بساز تا فردا را ببينم
گاهي بايد احساس نكني تا
احسـاست كنن
گاهي بايد كسي باشي كه نيستي
تا كسي كه بودي بشي
گاهي بايد چشمها رو بست تا تو رو ببينن
ﺩﺭ " ﻧﻘﺎﺷﯽ ﻫﺎﯾﻢ " ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﻢ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ...
ﺩﺭ " ﺩﻟﻢ " ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ ...
ﺩﺭ "ﺳﮑﻮﺗﻢ " ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﺍﻡ ﺭﺍ ...
ﺩﺭ " ﻟﺒﺨﻨﺪﻡ " ﻏﺼﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ...
ﺩﻝ ﻣﻦ ...
ﻋﺎﺩﺕ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺩﺭﺩ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ،
ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﺑﮕﻮﯾﻢ !..
ﭘﺲ ﺧﺎﮐﺶ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺯﯾﺮ ﭼﻬﺮﻩ ﯼ ﺧﻨﺪﺍﻧﻢ .،
ﺗﺎ ﻫﻤﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻨﺪ . . .
ﻧﻪ ﺩﺭﺩﯼ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﻧﻪ ﻗﻠﺒﯽ
این بار٬ من محکومم!!
محکوم به دوست داشتنت وقتی تو را کنار خود ندارم!
ملالی نیست!
اما٬ درد این است که حکم را٬
بدون هیچ گناهی برایم بریده اند...!
قدر لحظه ها را بدان ...
زماني مي رسد كه ديگر قادر نيستي بگويي
" جبران مي كنم "
می نویسم… می نویسم از تو… تا تن کاغذ من جا دارد…!
با تو از حادثه ها خواهم گفت… گریه ، این گریه اگر بگذارد…
می نویسم همه ی با تو بودن ها را…
بعضـى ها گــریه نمى کنند
اما از چشم هایشان معلوم است که اشــکى به بزرگى یک سکــوت
گوشه چشمشان به کمــین نشسته …
در کوچه باد می وزد
تن مرده برگ های پاییزی همچو من
ادامه متن در ادامه مطلب...
کسی مرا گم نکرده است؟
این بار زنده می خواهمت
نه در رویا نه در مجاز
این که خسته بیایی
بنشینی در برابرم در این کافه پیر
نه لبخند بزنی آن گونه که در رویاست
ونه نگاه عاشقانه بدوزی در نگاهم
صندلی ات را عوض کنی
در کنارم بنشینی
سر خسته ات را روی شانه ام بگذاری
وبه جای دوستت دارم بگویی
" گم کرده ام تو را، کجایی؟"
آخرین بـاری کـه از تـه دل
بـرای رفـتـنـت گـــــریـه کــردم
گـفـتـی: تـمـامـش کـن . . .
از آن روز
بـه احـتـرامـت
چـنـان از تـه دل مـی خـنـدم
کـه گــاهــی فــرامــوشـــم مـــیـشــود
رفـــــتـــــه ای …
تنهایی ات را با کسی قسمت نکن رفیق
این روزها آدم ها بیشتر تنهاترت میکنند
میدانی چه جوری؟؟
سايت عاشقانه بزرگترين سايت عاشقانه 
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ
فراموش کرده ام
هوای دو نفره
آدمهایی هستند که شاید کم بگویند "دوستت دارم"
اس ام اس تنهایی (ویژه آذر92)
چمدانت را که به دست می گیری
شعر عاشقانه
راز یک برگ پاییزی
یڪ دست
دانلود فیلم ايراني عاشقانه سلام بر عشق 
دانلود دکلمه شب رفتنت از مریم حیدرزاده
ﺩﺳﺘﻬﺎﯾﺖ
تصاویر عاشقانه دختر پسر (سری اول).jpg "عشق چیست ؟")
عشق چیست ؟
چیزی بینمان نبود
شعری عاشقانه از مریم حیدرزاده
عشق واقعی شما کیست?!
مجموعه والپيپر هاي عاشقانه باكيفيت بالا.jpg "گاهي وقت ها")
گاهي وقت ها 
این روزها
شعر نغمه ي درد از فروغ فرخ زاد 
ﺑﯿﻨﻤﺎﻥ ﻧﺒﻮدﻩ
پیامک های احساسی و عاشقانه (سری اول)
پیامک هاي جديد انگلیسی عاشقانه مردادماه 92
دانلود دعاي