loading...
عاشقانه
asheeghane بازدید : 129 پنجشنبه 18 مهر 1392 نظرات (3)

کبوتری با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد 

و برمی گشت ! 

پرسیدند :

چه می کنی ؟

پاسخ داد :

در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم

و آن را روی آتش می ریزم ..

گفتند : 

جهت خواندن ادامه ی متن کلیک کنید.

asheeghane بازدید : 330 جمعه 29 شهریور 1392 نظرات (1)

ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﻭ
ﭼﺠﻮﺭﯼ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻡ !
ﻭﻗﺘﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻮﭼﯿﮏ
ﺑﻮﺩﻡ ﺷﯿﺸﻪ ﺷﯿﺮﻡ ﺭﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ
ﻫﻤﯿﻦ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﺟﺪﺍﺵ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﻮﺩ , ﺍﻣﺎ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻢ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ...
ﺷﮑﺴﺖ .
ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻡ ﺭو
ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻫﻤﺶ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﭼﻮﻥ ﻣﻤﮑﻨﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻢ
ﺑﯿﻔﺘﻪ ﻭ ﺑﺸﮑﻨﻪ !
ﯾﮑﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ....


جهت خواندن ادامه ی متن کلیک کنید.

asheeghane بازدید : 159 دوشنبه 25 شهریور 1392 نظرات (4)

مردي که همسرش را از دست داده بود دختر سه سالهاش را بسيار دوست ميداشت. 

دخترک به بيماري سختي مبتلا شد، پدر به هر دري زد تا کودک سلامتياش را دوباره به دست بياورد، 

هرچه پول داشت براي درمان او خرج کرد ولي بيماري جان دخترک را گرفت و او مرد.

پدر در خانه اش را بست و گوشهگير شد. 

جهت خواندن ادامه ی داستان کلیک کنید...

asheeghane بازدید : 152 سه شنبه 19 شهریور 1392 نظرات (1)

خدا به شیطان گفت: لیلی را سجده کن. شیطان غرور داشت، سجده نکرد.

گفت: من از آتشم و لیلی گل است.

خدا گفت: سجده کن، زیرا که من چنین می خواهم.

شیطان سجده نکرد. سرکشی کرد و رانده شد؛ و کینه لیلی را به دل گرفت.

شیطان قسم خورد که لیلی را بی آبرو کند و تا واپسین روز حیات، فرصت خواست. خدا مهلتش داد.

جهت خواندن ادامه ی داستان کلیک کنید ...

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    کدوم عاشق ترن؟!
    آمار
    آمار سایت
  • کل مطالب : 129
  • کل نظرات : 87
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 29
  • آی پی امروز : 43
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 49
  • باردید دیروز : 4
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 86
  • بازدید ماه : 70
  • بازدید سال : 1,366
  • بازدید کلی : 54,230
  • کدهای اختصاصی
    پیغام مدیر