بـه چـشـمـهـایـت بگــو نـگـاهـم نـڪـنـنـد
بـگـو وقـتـي خـیـره ات مـي شـوم
سرشـان بـه ڪـار خـودشـان بـاشـد
نـه ڪـه فـڪـر ڪـنـي خـجـالـت مـي ڪـشـم ... نـه !
حـواسـم نـیـسـت
دوباره عـاشـقـت مـی شـوم !
بـه چـشـمـهـایـت بگــو نـگـاهـم نـڪـنـنـد
بـگـو وقـتـي خـیـره ات مـي شـوم
سرشـان بـه ڪـار خـودشـان بـاشـد
نـه ڪـه فـڪـر ڪـنـي خـجـالـت مـي ڪـشـم ... نـه !
حـواسـم نـیـسـت
دوباره عـاشـقـت مـی شـوم !
کبوتری با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد
و برمی گشت !
پرسیدند :
چه می کنی ؟
پاسخ داد :
در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم
و آن را روی آتش می ریزم ..
گفتند :
از کسی که دوستش داری ساده دست نکش !
شاید دیگه هیچ کس رو مثل اون دوست نداشته باشی
و از کسی هم که دوستت داره بی تفاوت عبور نکن
چون شاید ...
هیچ وقت ...
هیچ کس ...
تو رو به اندازه اون دوست نداشته باشه !!
ﺁﺭﺍﻡ ﺑﮕـﯿﺮ ﺩلم ...
ﺗﻨﮓ ﻧـﺸﻮ ﺑﺮﺍیش ..
ﻣﮕﺮ ﻧﺸـﻨﯿﺪﯼ ﺟﻤﻠﻪ ﺁﺧـﺮﺵ ﺭا !!
" ﭼﯿﺰﯼ ﺑﯿــﻨﻤﺎﻥ ﻧﺒــﻮدﻩ "
عاشق شدن چیز ساده ایست ….
آنقدر که همه ی انسانها
توان تجربه کردن اون رو دارند !
مهم عاشــــــــق ماندن است ؛
بی انتــــــــــها بی زوال
تا ابــــــد ؛ بی منـــــت … !!!
ﻋﮑـــــــــﺲ تو ..
ﺑﺮ ﻋﮑـــــــــﺲ تو ...
ﻣﺪﺍﻡ ﺩﺭ ﺁﻏـــــــــﻮﺵ ﻣﻦ اﺳـــــــــﺖ . .
من بارانيام !
تو بيا و رنگينكماني از اميد توي چشمام بساز
هر چند اين اميد واهي زودگذر باشد .
من خستهام !
تو شيشهايترين شب را برايم بساز تا فردا را ببينم
گاهي بايد احساس نكني تا
احسـاست كنن
گاهي بايد كسي باشي كه نيستي
تا كسي كه بودي بشي
گاهي بايد چشمها رو بست تا تو رو ببينن
ﺩﺭ " ﻧﻘﺎﺷﯽ ﻫﺎﯾﻢ " ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﻢ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ...
ﺩﺭ " ﺩﻟﻢ " ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ ...
ﺩﺭ "ﺳﮑﻮﺗﻢ " ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﺍﻡ ﺭﺍ ...
ﺩﺭ " ﻟﺒﺨﻨﺪﻡ " ﻏﺼﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ...
ﺩﻝ ﻣﻦ ...
ﻋﺎﺩﺕ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺩﺭﺩ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ،
ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﺑﮕﻮﯾﻢ !..
ﭘﺲ ﺧﺎﮐﺶ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺯﯾﺮ ﭼﻬﺮﻩ ﯼ ﺧﻨﺪﺍﻧﻢ .،
ﺗﺎ ﻫﻤﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻨﺪ . . .
ﻧﻪ ﺩﺭﺩﯼ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﻧﻪ ﻗﻠﺒﯽ
این بار٬ من محکومم!!
محکوم به دوست داشتنت وقتی تو را کنار خود ندارم!
ملالی نیست!
اما٬ درد این است که حکم را٬
بدون هیچ گناهی برایم بریده اند...!
عمیقترین و بهترین تعریف از عشق این است که :
عشق زاییده تنهایی است….
و تنهایی نیز زاییده عشق است…
تنهایی بدین معنا نیست که یک فرد بیکس باشد….
کسی در پیرامونش نباشد!
اگر کسی پیوندی ، کششی ، انتظاری
و نیاز پیوستگی و اتصالی در درونش نداشته باشد تنها نیست!ا
جهت خواندن ادامه ی متن کلیک کنید
ﺁﻥ ﮐﻪ " ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺖ " ...
" ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺗﻮﻟﺪﺵ "
ﯾﺎﺩﺕ ﻣﺎﻧﺪﻩ ....
ﺁﻧﮑﻪ " ﺭﻫﺎﯾﺖ " ﮐﺮﺩ ﺗﺎﺭﯾﺦ " ﺁﻣﺪﻧﺶ "
ﻭ" ﺭﻓﺘﻨﺶ ..."
ﺩﻗﯿﻖ
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺍﻟﺘــــــــﻤﺎﺳﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﻫﻤﻪ ﺩﻧﯿﺎﯾﺖ ﺍﺭﺯﺍﻧــــــــﯽِ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ !
ﻭلی ...
ﺁنــــــکه ﺩﻧﯿـــــــﺎﯼِ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻣﺎﻝِ ﺩﯾـﮕــــــــﺮﯼ ﻧﺒﺎﺷﺪ ...
هی فلانی!
بدان رفتن حق همه آدم هاست.
فقط خواستم بدانی:
اگر مانده بودی " پاییزم " قشنگتر بود
عشق واقعی شما کیست?!
دوست دارید اسم عشق واقعی خودتون رو بدونید ؟
میخواین بشناسینش؟
جهت شناختن عشقتون به ادامه مطلب مراجعه کنید ...
کسانی که در تاریکترین شبهایتان شما را تنها نمیگذارند
همان افرادی هستند
که سزاوار همنشینی در روشن ترین روز هایتان هستند
ﺧـﯿــــــــﺎﻟﺖ ﺑــﺮﺍﯼ ﻫﻤــــــــﯿﺸـﮧ ﺭﺍﺣــﺖ ...
ﻣﻦ به ﺟـــــــﺰ ﺁﻏــــــــــﻮﺵ ﺗـﻮ ، ﺣـﺘـﯽ ﺑـﮧ ﺩﯾــﻮﺍﺭ ﻫــﻢ ﺗـﮑــــــــﯿــﮧ ﻧـﻤـﯽ
ﮐﻨـﻢ ....
ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﻭ
ﭼﺠﻮﺭﯼ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻡ !
ﻭﻗﺘﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻮﭼﯿﮏ
ﺑﻮﺩﻡ ﺷﯿﺸﻪ ﺷﯿﺮﻡ ﺭﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ
ﻫﻤﯿﻦ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﺟﺪﺍﺵ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﻮﺩ , ﺍﻣﺎ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻢ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ...
ﺷﮑﺴﺖ .
ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻡ ﺭو
ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻫﻤﺶ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﭼﻮﻥ ﻣﻤﮑﻨﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻢ
ﺑﯿﻔﺘﻪ ﻭ ﺑﺸﮑﻨﻪ !
ﯾﮑﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ....
مــی گــویــنــد :
” خــوش بــه حــالــت !
از وقــتــی کــه رفــتــه حــتــی خـــم بــه ابــرو نــیــاوردی … ! ”
نــمـی دانــنــد
بــعــضــی دردهــآ
کــمــر خــم مــی کــنــنــد ، نــه ابـــرو !
چه دنیای ساکتی!
دیگر صدای تپش قلبها غوغا نمیکند،
بی گمان همه شکسته اند!
ﺷـﺒـﯿـﻪِ ﻃـﺮﺣـﯽ ﻣـﺒـﻬـﻢ
ﺍﺯ ﯾـﮏ ﺩﺍﺳـﺘـﺎﻥ ِ ﺧـﯿـﺎﻟـﯽ
ﺩﺭ ﺫﻫـﻦ ِ ﯾـﮏ ﻧـﻮﯾـﺴـﻨـﺪﻩ ﯼ ﺗـﺒـﻌـﯿـﺪﯼ
ﺩﺭ ﺳـﺮﺯﻣـﯿـﻨـﯽ ﺩﻭﺭ ﺍﻓـﺘـﺎﺩﻩ
ﮔـﻨـﮓ
ﮔـﯿـﺞ
ﮔـﻢ
ﺗـﮑـ ـﻪ ﺗـﮑـ ـﻪ ﺍﻡ . .
اين سکوتت مرا ديوانه ميکند...
اينکه هيچ نميگويي...
به مرز جنون ميکشد مرا...
حرف بزن..
چيزي بگو..
قول ميدهم بدعادت نشوم
"دیدن هربامداد اتفاق ساده ای نیست"
خوشایندست و تکرار ناپذیر،
گنجشكها بیخود شلوغش نمیکنند...
دوست چهارفصلم،
آخرین جمعه تابستان بروفق دلت.
ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯿﻮ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﯼ ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻩ
ﺍﺯ ﺑﻘﯿﻪ ﺁﺩﻣﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺭﺗﻦ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ ...
ﺁﺧﺮﺵ ﯾﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯿﺎﯼ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ
ﻧﻪ ﺍﻭﻥ ﺁﺩﻣﺎ ﻭﺍﺳﺖ ﻣﻮﻧﺪﻥ ﻧﻪ ﺍﻭﻥ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ...
ﺗﻼﺵ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﺴﯽ
ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ
ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﯿﺎﻭﺭﯼ ...
عشق يعني
وقتي حتي از دستش ناراحتي هم هواشو داشته باشي...
مردي که همسرش را از دست داده بود دختر سه سالهاش را بسيار دوست ميداشت.
دخترک به بيماري سختي مبتلا شد، پدر به هر دري زد تا کودک سلامتياش را دوباره به دست بياورد،
هرچه پول داشت براي درمان او خرج کرد ولي بيماري جان دخترک را گرفت و او مرد.
پدر در خانه اش را بست و گوشهگير شد.
قدر لحظه ها را بدان ...
زماني مي رسد كه ديگر قادر نيستي بگويي
" جبران مي كنم "
دوستت دارم....
يك كلمه است با دنيايي از مسئوليت گفتنش هنر نيست
مسئوليت پذيرفتنش هنر است...
دوستت دارم ومسئوليتش را ميپذيرم
ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﻫﺮﭼﻪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑـــــﻮﯼ ﺗﻮ ﻣﯿﺪﺍﺩ
ﺑﺴــﻮﺯﺍﻧﻢ ؛
ﺟﺎﻧﻢ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺖ
ﺑﻔﻬــــــــــــﻡ!
ﺍﮔﺮ ﺗﻼﻓﯽ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ،
ﻧـَﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘﻢ ...
ﺍﮔﺮ ﺗﻼﻓﯽ ﮐﻨﻢ ،
ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ " ﺗﻮ " ﮔﻔﺘﻢ ؛ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﻣﯿﺸﻪ ...
ﻭ ﺍﯾﻦ ﺗﻮﻫــــــــــﯿﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻣﻪ ...
کل دنیـــآ رآ هـــم کـــه دآشتــه بآشــی .
بــآز هــــم دلتــــ میخــوآهــــد
بعضــی وقتهــــآ . . . فقـــط بـعـضــی وقتهـــآ
بـــرآی یـکــــ لحظــــه هـــم کـــه شـــده
همــــه دنیـــآی یـکــــ نفــــر بآشــی
مرز عشق این روزها شباهت عجیبی
به آدامس دارد :اول شیرین،
بعد دوست داشتنی سپس تکراری و خسته کننده و در آخر دور انداختنی!!!
ﺁﺩَﻣﮯ ﮐـﮧ ﺑﯿﺼِﺪﺍ ﻗَﻬﺮ ﻣﯿﮑُﻨﺪ،
ﻣﯿﺨﻮﺁﻫَﺪ ﮐـِﮧ ﺑِﻤﺎﻧَﺪ!
ﮐـِﮧ ﺩﻭﺑﺂﺭﻩ ﺑِﺨﻮﺍﻫَﺪ،
ﮐـِﮧ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺁﺳﺘِـﮧ ﺷَﻮﺩ!
ﻭَﮔﺮﻧـﮧ ﮐـِﮧ ﺭَﻓﺘﻦ ﺭﺍ ﺑَﻠﺪ ﺍَﺳت
ﺑﻪ ﻫﻤـــﯿﻦ ﺑــﻐــﺾ ﻟــﻌﻨــﺘــﯽ ﻗـــﺴــﻢ
ﻧــﻮﺑــﺖ ﮔــﺮﯾــﻪ ﺗــــﻮ ﻫـــﻢ ﻣـــﯿــﺮﺳـــﺪ
ﺷــــﮏ ﻧــــﮑـــﻦ!!
ﻧﻢ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﺑﺮ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺍﺗﺎﻕ
ﺑﺲ ﮐﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﻭﺭ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ
ﻗﻄﺮﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﺑﺎﺭﯾﺪﻩ ﺍﻡ
ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ
دله من خیلی شکسته،از زمونه شده خسته . .
اونی که همدمم بود،دلو به یکی دیگه بسته ! ! !
مگه منو نمیخواستی پس چرا تنهام گذاشتی ! ؟
چرا رفتی و جای پاتو روی قلبم گذاشتی ؟ ! ؟
حالا من تنهای تنهام،بی تو باز اسیر غمهام ! ! !
کسی آمد که حرف عشق رو با ما زد
تعداد صفحات : 2